دسته‌بندی نشده

چگونه هوش هیجانی کودک خود را تقویت کنیم؟ قسمت سوم

 هوش هیجانی چه اجزایی دارد؟

۳- به احساسات کودکان گوش کنید.

خیلی از مواقع بچه ها دوست دارند به احساسات آنها فقط گوش بدهید. حالا می خواهد بچه شش ماه باشد یا شانزده ساله

فقط توجه والدین را می خواهد. فقط کافی است به حرفها و احساسات او گوش کنید. حرف هایش را گفت، دیگر می تواند رهایش کند تا از زندگیش بیرون بروند.

من این تجربه را بارها داشته ام که وقتی به احساس بچه هایم توجه کردم و حرفشان را زدند دیگر آن احساس را آزاد می کنند و از اینکه این فضای صمیمانه را داشتند احساس رضایت می کنند.

نکته اساسی در این مورد این است، کودک احساس امنیت کند و حرف دلش را بزند و والدین سراپا گوش باشند برای شنیدن حرفهای کودک

خواهش می کنم وسط حرفش ندوید و اصلا نیاز هم نیست بازار پند و نصیحت را گرم کنید. اجازه دهید بار سنگین احساسات کودک از روی دوشش برداشته شود. اجازه دهید کودک تخلیه شود. چون کودک به صورت غریزی می تواند بفهمد که حالش را چطور خوب کند.

مثال

پسرم می دونم اینقدر ناراحت هستی که می خواهی داد بزنی و بگویی برو دنبال کارت، من یک کم تنهات می زارم. اما این احساس عصبانیت می تونه به تو ضربه بزنه من نمی خواهم تو را با این احساست تنها بزارم اجازه بده من بتونم در کنارت بمونم.

تو می تونی به من اعتماد کنی، می تونی تا هر وقت می خوای ناراحت و عصبی باشی. اما این را بدان که آغوش من برات بازه

یا مثال دیگر

به نظر می رسد که خیلی عصبانی هستی گاهی وقتا همه همینطور می شوند خیلی دوست دارم حرفات را بشنوم

۴_ الگوی خوبی برای کودک باشید.

همیشه این را مدنظر داشته باشید که پدر و مادری که می توانند هیجانات خود را ابراز کنند و در مورد احساسات خود با دیگران حرف بزنند. الگوی بسیار خوبی برای فرزندشان هستند.

والدین اگر توانستند خشم خود را کنترل کنند. کودک هم از آنها می آموزد که باید توانایی کنترل خشم خود را داشته باشد.

یا وقتی مشکلی در خانواده ایجاد می شود. اگر والدین بتوانند حل مسئله داشته باشند می توانند الگو و مدل رفتاری خوبی برای کودک باشند.

مطالعات نشان داده است که والدین باهوش از لحاظ عاطفی فرزندانی باهوش عاطفی هم تربیت می کنند.

پس لطفا تمرکز خود را برروی ایجاد مهارتهای هوش هیجانی داشته باشید تا بتوانید آنها را تبدیل به عادت کنید.

۵_ مهارتهای مقابله با احساسات را به کودک بیآموزید.

وقتی که کودکان احساسات خود را درک می کنند باید یاد بگیرند که چگونه با این احساسات به درستی کنار بیآیند.

کودکان باید یاد بگیرند که چطور خود را آرام کنند.

چطور به خود روحیه بدهند

یا با ترس هایشان چطور مقابله کنند

مثلا وقتی احساس عصبانیت داشتند. چند نفس عمیق بکشند

یا درهنگام ناراحتی رنگ آمیزی کنند. یا به یک موسیقی ملایم گوش کنند

کارهای که کمک می کند به مقابله با احساسات منفی را یاد بگیرند تا بتوانند آنها را مدیریت کنند.

اصلا چه خوب است، یک کیف مدیریت احساسات داشته باشند.  ابزاری که بتواند آنها را درگیر حواس خود کند تا احساسات آنها آرام گیرد. مثل لوسیونی که بوی خوبی میدهد یا بازیی که بتواند در مدیریت احساسات به کودک کمک کند یا اسباب بازیی که بتواند او را آرام کند و هر زمان که ناراحت بود سراغ این کیف آرامش برود.

هر کودکی باید ببیند در چه چیزی آن آرامش را پیدا می کند، تا در کیف آرامش مخصوص خود آن وسیله را قرار دهد.

۶_ آموزش هوش هیجانی را به یک هدف تبدیل کنید.

این را باید همیشه مدنظر قرار دهید، فرزند شما هر چقدر هم از لحاظ هوش هیجانی عالی باشد، همیشه جای پیشرفت دارد.

احتمالا در طول دوران کودکی و نوجوانی هر فردی دستخوش پستی و بلندیهای زیادی میشود و با با موانعی روبرو می گردد و احتمال اینکه مهارتهای آنها هم به چالش بیفتد وجود دارد. پس نیاز است که در هر مرحله از زندگی با فرزند خود به گفتگو بنشینید و با آنها در مورد تجربیات خود، بنا به اقتضای سن فرزندتان با او صحبت کنید.

چه خوب است در مورد فیلم های که می بینید یا کتابهای که می خوانید در خصوص راه حل های که برای  حل مشکلات در فیلم یا کتاب وجود دارد به بحث و گفتگو بنشینید.

از اشتباهات کودک به عنوان فرصت های برای رشد یاد کنید. تا بتوانید قدرت ذهنی و هوش هیجانی کودک را افزایش دهید.

۷_برای افزایش هوش هیجانی کودک با او بازی کنید.

بهترین شیوه برای بیان احساسات کودکان بازی با آنهاست . مخصوصا بازیهای نمایشی و بازی هایی که باعث بیان احساسات کودکان می شود.

چون کودکان هنوز توانایی های کلامی محدودی دارند، پس می توان با بازی به کودکان کمک کرد که احساسات خود را نشان دهند و  به این طریق هوش هیجانی کودک هم افزایش یابد.

به طور مثال اگر کودک رفتاری انجام داد که مورد تایید نبود. می توان این رفتار را در قالب بازی نشان داد  و پیاز داغ آن را هم افزایش داد تا کودک یاد بگیرد و هم لبخند روی لب او بنشیند.

چون لبخند هم مانند اشک هورمون استرس را کم میکند و تازه از اشک هم بهتر و جذاب تر است.

۸_ به کودکان مهارت حل مسئله بیآموزید.

بخشی از هوش هیجانی یادگیری توانمندی حل مسئله است. وقتی کودک یاد گرفت که برای بیان احساس خود باید برچسب بزند و به احساساتش توجه کند.

نوبت حل مسئله می رسد. اجازه دهید این مسئله را در قالب مثال روشن شود.

مثلا کودک از اینکه خواهرش مدام در صحبت او می پرد ناراحت است، باید با کودک صحبت کرد که برای راه حل این مسئله باید راهی پیدا کرد.

راه حل نباید حتما ایده های نابی باشد، فقط در حد ایده کافی است، هدف مشارکت کودک است  تا حل مسئله را بیآموزد. دراین جا از کودک بخواهید ۳ تا ۵ ایده که به نظرش می رسد را بیان کند. و سپس اجازه دهید. کودک خودش راه حل ها را بررسی کند. و بهترین گزینه را انتخاب کند.

در این جا شما نقش یک مربی را به عهده بگیرید و در صورت لزوم کودک را راهنمایی کنید.

***************

چند نکته خیلی مهم در ارتباط با افزایش هوش هیجانی کودکان

هرگز راه حل های خود را برای حل مسئله به فرزندتان تحمیل نکنید.

کودک شما حق انتخاب داشته باشد.

به آرزوهای کودک احترام بگذارید.

در پرورش هوش هیجانی کودک صبور باشید.

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.