دسته‌بندی نشده

تو کافی نیستی

سوار اسنپ شدم، راننده اسنپ گوشی موبایلش را با ناراحتی گذاشت، توی جلوی فرمون ماشین و بی مقدمه شروع به حرف زدن کرد و گفت: دوستی دارم که همیشه از امید و حال خوب می گوید، توی پیچش را اگر نگاه کنی پر است از حرفهای امید بخش، خیلی  ساده از امید می گوید و همه تلاشش را می کند تا بتواند این کلمه را زنده نگه دارد. دوستم عقیده دارد، چراغ امید روشن که باشه می توان از تاریکی عبور کرد.

ولی خودش نمی دونید چقدر مشکلات جورواجور دارد، اما ببینیدش می توانی از ظاهرش هم امید را بخوانی فکرنکن که الکی حرف امیدبخش می زند نه اینطور نیست هرکاری از دستش بر میآید انجام می دهد برای کاشت بذر امید

اما چه فایده، به نظر من که اشتباه می کنه، آخه تو چقدر می تونی موثر باشی؟ حالا امیدی کاشتی! حال کسی را خوب کردی؟ که چی؟ فکر کردی چی میشه؟ اصلا تو کافی نیستی که بخواهی کاری انجام بدی؟ دنیا به این بزرگی صدات به کجا میرسه!! اصلا دستت به کجا بنده! نمی فهمه که تو کافی نیستی برای این کار!! هرچی هم بهش بگیم که قبول نمی کنه

وقتی این را گفت به فکر فرو رفتم به خودم گفتم: عجب

یک جمله زیبا داریم که میگه اگر آب دریا را نمی توان کشید. بقیه اش را بلد نیستمـ اهان الان یادم اومد فکر کنم درست باشه اما می توان به اندازه مشتی چشید.

حالا هم حال دلما خوب نیست اما می شه هر کدام از ما به اندازه  وسعمون سعی کنیم که حال دنیا را خوب کنیم با امید به روزهای دیگر

من شاید ناتوان باشم، دستهایم اینقدر قدرت و توان نداشته باشه که حال همه مردم را خوب کنم. اما می تونم تا جایی که دستم میرسه کمک کنم تا حال بقیه خوب بشه

به راننده گفتم باید از این فرد خیلی تشکر کرد که این کار را انجام می ده

نه بابا خودش را الکی سرزبون انداخته خانم، بابا مگه تو میتونی، چی کار می کنی؟ خانم این حرفا کدومه؟  امید و این قرتی بازی ها چیه از خودشون در آوردند. اینا همه اش الکیه بابا برو فکر نون کن که خربزه آبه

اما من توی دلم از این فرد تشکر کردم و گفتم

من از تو ممنونم که غم دنیارا می خوری؟ و اصلا مهم نیست که چقدر تونستی در این کار موفق بشی یانه ،مهم این است که تو با دست های خالی فقط با کلام امیدبخش توی دلها نفوذ کرده ای

مهم نیست که تا کجا دستت رسیده است تا کجا قلبت شعاع اندوه را تاب می آورد.

مهم این است که اگر تمام دنیا سیاه باشد تو سعی کردی سفید بمانی و زلال و شفاف

من که می دانم دلت پر از غم و اندوه ست

اما می دانم که تو برای اینکه شفاف بمانی

بهایی گزافی پرداختی

اصلا ناراحت مکدر نباش و فکر کن به همه کسانی که از لحاظ تاریخ و جغرافیا با تو فاصله دارند تو ایستاده ای و پشت پنجره اتاقت و به بیرون نگاه می کنی و در دل خودت بذر عشق و امید می کاری تا زمانی برسد که برسد آن روز

درست است که دستت خالی است اما ذهنت که خالی نیست اونجا که پر باشد تو می توانی امید را زنده کنی و امید را بیآفرینی و بگویی تا امید هست می توان فکر کرد به روزهای خوش و حال خوش مردم دنیا ما در این روزگار به امید و مهربانی و حال خوب مردم دنیا بیشتر از هر زمانی نیاز داریم. پس اگر کسی کاری انجام می دهد در راستای حال خوب و آموزش حال خوب و امید به زندگی نگویم تو کافی نیستی بلکه هم قدم شویم شاید قدم های ما کوچک باشد اما بذر امید که کاشته شود می توان در ادامه حال خوب مردم را هم دید البته منظورم این نیست که امید واهی بدهیم نه نه امید درست و حس امیدواری به مردم حال روحی شان را خوب می کند.

دوست داشتم به راننده تاکسی بگویم  اگر هرکدام از ما از خود بپرسیم برای اینکه حال مردم دنیا خوب بشود چه کاری می توانیم انجام بدیم راستی شما  برای اینکه حال مردم دنیا  خوب بشه چه کردی راستی تو می تونی برای اینکه حال همه مردم خوب بشه چه کاری انجام بدی

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.